نوت معرفی | گوشِ شنوایِ آقایِ ماهی | داستان های lefv غنچه شوید
𝖘𝖕𝖗𝖎𝖓𝖌
𝖘𝖕𝖗𝖎𝖓𝖌
The angel who fell from heaven
Marcis March
Marcis March
  • پست شده در - سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۴۰۰، ۰۴:۳۰ ب.ظ
  • ۱۴۸ : views
  • ۴ : Comments
  • : Categories

همون کتابی که

این ور و اون ور

اول عکسای کتابخونه رو ببینین و بدونین که خیلی سخت بود یکی رو انتخاب کردن"

گرچه من تو پرانتز حسابی از خجالتش در اومدم>

و بازم از اینجا میاد قاعدتا به کتابم ربط داره

 


به سوالات جامع و کامل پاسخ دادم^

 

-کتابی که تو بچگی عاشقش بودم.

وقتی فنچ بودم دیگه؟ احتمالا فسقلی ها.. هر سی تاشو داشتم هی مامان می خوند برام.

 

-اشکمو در آورده.

اقیانوسی در ذهن.. دوبار خوندمش هر دوبار باهاش گریه کردم.

 

-برام بهترین هدیه بوده.

پسر، موش کور، روباه و اسب.. عالیه"

 

-اصلا دوسش نداشتم.

پاریس برای یک نفر.. طوریش نبود من خوشم نیومد ازش.

 

-پیشنهاد یه دوست بوده.

شاید باورش سخت باشه تاحالا هیچ کتابی بهم پیشنهاد نشده.. یا داشتم از قبل یا از یکی گرفته و خونده بودم.

 

-میخوام دوباره بخونم.

مومو (فراموشی، سیرک میراندا، چلنجر دیپ، پسرهزار ساله، قرنطینه و بی صدایی.. به ترتیب)

 

-به خاطر جلدش خریدم.

سری اول کتابایی که خریدم همرو به خاطر جلدو اسماشون خریدم.. (طلسم آرزو، دختری که ماه را نوشید، پاستیل های بنفش و چند تا دیگه)

 

-به همه توصیه میکنم.

به نام خدا.. مومو (فراموشی و بیشتر کتاب های آبی یی که دارم)

Notes ۴
Write Your Comment
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Marcis March
Marcis March
  • پست شده در - سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۴۰۰، ۰۲:۰۰ ب.ظ
  • ۴۶۱ : views
  • ۵ : Likes
  • ۳ : Comments
  • : Categories

صاحب این وبلاگ فوت کرده است

_اول

حسرت؟ چند وقت پیش که درباره مرگم فکر کردم دریافتم حسرت نبودن چیزی نیست که گریبان گیرم شود. نه اینکه همه کار های خواسته ام را به پایان رسانده باشم. کارهای زیادی هست که نکردم. حرف های زیادی که به اشخاصی نزدم. حق هایی را که در صورت بعضی ها نکوبیدم ولی معتقدم حسرت ها مال جسم است. جسمی که در خاک می رود به اندازه حسرت هایش زیر فشار است. اما وقتی روحم آزاد شود دردی را حس نمی کند. پس باکی نیست.

آدم خوبی بودم؟ بودم. آمدم، به دل نشستم، لبخند زدم. ولی فقط همین. برای نگه داشتن هیچ کدام تلاش نکردم. هرکه ماند با اشتیاق ماندم. پیگیر آنهایی که رفتند هم نشدم. باهم دعوا می کردیم سر نبونم و فردا آنها عذرخواهی می کردند بابت حرف هایی که زدند. شاید بارها دلشان را شکسته باشم پس برای بد بودن می توان گفت درکل آدم نگهدارنده ای نبودم.

اگر بمیرم همچنان می مانم؟ تلاشی نکردم بمانم اما بذر محبتم را در دل خیلی ها نهفتم. به بچه هایشان نمی رسد فوق فوقش تا شش-هفت سال حرف هایم برای ادامه پررنگ باشد بعد از آن محدودند کسایی که به یادم باشند. همان دایره ده نفره دورم و اقوام درجه یک-دو.

خوشحال شود کسی؟ گمان نکنم کسی خوشحال شود. شاید لبخندی روی لبان یکی-دو نفر شکل بگیرد ولی خوشحالی نه. اگر باشند کسانی که خوشحال شوند به هدفم نرسیدم هیچ، زندگی ام به درد لای جرز دیوار هم نمی خورد. یکی از ترسناک ترین های بعد مرگ احتمالا دیدن خوشحالی برای مرگ توست.

می شد چیزی جز این باشم؟ می شد. ولی نمیخواستم. شخصیم محتاج بود ولی گدای توجه نبودم. سادگی و آسانی خودم را دوست داشتم. تلاش های بی وقفه ام برای خوشحال کردن بقیه و حرف زدن درباره روزمرگی های تکراری و غیرتکراری. همین هاست که از منی که هستم می ماند. من اگر منِ دیگری بودم بی شک برای در ذهن ها ماندن -هرچقدر محدود- مطمئن نبودم.

همین.

 

_دوم

اگه من واقعا مرده باشم، اولین یادگاری، جمله، خاطره، یا اون پستی که بیشتر از همه یادتون میمونه کدومه؟

 

_در آخر

-چالش از اینجا شروع شده و مرسی سمفونی بابت دعوتت.

-نمیدونم کیا اینو خواهند دید پس فکر کنم اجازه باشه بگم هرکی که دید و فکر کرد لازمه قبل مرگش یه بار بمیره آزاده که بنویسه.

_____________________________________________________

-تاحالا اینجور متنی رو ادبی نوشته بودم یه جوری نشده؟ برای آخرش چیزی به ذهنم نمی رسید اگه سوال دیگه ای یافتم باز می نویسم.

Notes ۳
Write Your Comment
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
قبلی ۱ ۲