نوت معرفی | گوشِ شنوایِ آقایِ ماهی | داستان های lefv غنچه شوید
𝖘𝖕𝖗𝖎𝖓𝖌
𝖘𝖕𝖗𝖎𝖓𝖌
The angel who fell from heaven

 

روز های زیادی بودن که آقای ماهی فقط برای خودم بود.

ولی شاید روزی کسی دلش کسی رو بخواد که آشنا نباشه، که زنده نباشه، زندگی نداشته باشه و قضاوت بلد نباشه.

حتی شاید کسی که درجوابش چیزی هم نگه، فقط حرف هاشو شنیده باشه.

پس حالا آقای ماهی اینجاست با همون صدای ملایم و آرومش.

و کلاهی که جدیدا رو سرش می ذاره>

_____________________

خودِ آقایِ ماهی

page
۰ عدد کامنت برای این صفحه ثبت شده است
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.