نوت معرفی | گوشِ شنوایِ آقایِ ماهی | داستان های lefv غنچه شوید
𝖘𝖕𝖗𝖎𝖓𝖌
𝖘𝖕𝖗𝖎𝖓𝖌
The angel who fell from heaven
Marcis March
Marcis March
  • پست شده در - شنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۰، ۰۶:۴۰ ب.ظ
  • ۲۳۷ : views
  • ۹ : Likes
  • ۱۶ : Comments
  • : Categories

هشتمی

 

گفت: من دانای آینده شمام چیزی هست که بخواین ازم بپرسین؟

لحظه ای همه ساکت شدن.

 

بعد اولی سریع نشست کنارش و گفت: من از بقیه قشنگ ترم. خیلی قشنگ تر. اونا تو کل زندگیشون حسرت یه لحظه بودن جای من رو می خورن. چه اتفاقی برام می افته؟

گفت: اوه تویی! خب. تو توی آزمایشگاه می میری.

 

دومی اولی رو کنار زد و گفت: من از همه پولدار ترم. من حتی زیبا ترین هارو هم به زانو در میارم. چه اتفاقی برای من می افته؟

گفت: اوه بله تورو می شناسم. راستش قراره یه ماشین از روت رد شه و حتی نگاهتم نکنه.

 

سومی از بین جمعیت گفت: من از همه فرز ترم. کسی نمی تونه منو بگیره. همیشه برام سوال بوده چه اتفاقی برام می افته.

گفت: آره. تو رو با تیر می زنن. غیر قانونی.

 

چهارمی دستشو بلند کرد و گفت: من از همه پیر ترم. اینجا حرف حرفِ منه و همه بهم احترام میذارن. من چی؟

گفت: خب تو. مستقیم کشته نمیشی. میدونی؟ آلودگی و این جور چیزا.

 

پنجمی با پوزخند به چهارمی نگاه کرد و گفت: من از همه بیشتر می دونم. همه رو دور می زنم و کاری می کنم به نفع من کار کنن. ولی قراره چه اتفاقی برام بیوفته؟

گفت: تورو قاچاق می کنن. لعنتی تو از همین الان مورد علاقمی.

 

ششمی از گوشه داد زد: من کسیم که با اعتقاداتم همه رو توی چهارچوب افکارم زندانی می کنم تا وقتی خودشون بفهمن که دارم درست میگم. آینده من روشنه؟

گفت: اوه البته. تورو قربانی می کنن. برای هیچی.

 

هفتمی از ردیف جلو به همه نگاه کرد و گفت: میخوام بدونم سرنوشت اون چجوریه. اونی که با هممون فرق داره و انگار دیوونست. اونجا نشسته

گفت: به اونم می رسیم. ولی خوشم اومد. بذار بهت بگم که سرت تو خونه یکی آویزون میشه. به خاطر شکوهته که مرگت هم با شکوهه

 

بعد همه سرها چرخید روی هشتمی. درحالی که از چشم هاش خشم و نفرت می چکید به هشتمی گفت: نمی خوای بدونی چی میشه؟

هشتمی گفت: نه خب راستش نمی دونم. خیلی دردناکه؟

تک خندی زد و گفت: نه. مایه ننگه. تو زنده می مونی!

 

_________________________________

 

-میدونین چند وقت بود پست نذاشته بودم؟ چهار روز. وای خیلی بد بود.

-حدس بزنین که 55 تایی شده؟ من. خیلی زیاده.

-همچنان هر روز به «دوشنبه» توی نوت هام نگاه میکنم و نمیدونم چی قرار بود باهاش بنویسم. اخه خیلی باید باحال می بود قاعدتاT-T

-حرف بزنیم.. فکر میکنین کیا دارن حرف میزنن؟

۱۶ عدد کامنت برای این مطلب ثبت شده است
  • Pari :|~

    شما هفتمی ای. هم لبخندات هم مرگت...هفتمی ئه :")

    بذاررررر ببینممم من چهارمیم؟XD اوه خدا چقدر خرفت شدم!XD



    +55 تایی شدنتون مبارککک*^* بذارین بهتون اطمینان بدم که ممکنه خیلیا از اون الکیاشون باشن :") اومدتو*^*

  • Marcis March
    راستش عام.. یه بینگ به خودم بگو بگم چی به چیه.. میخوام بدونم بقیه چجوری خوندنش

    میدونمممم شاید فقط ده نفر باشیم.. خیلی خوشبینانه طور
  • Amir chaqamirza

    سلام. سلام.سلام... .::))).

    واقعاً قشنگ بودش،اون هشتمی فقط!

    ۵۵تایی شدتان مبارک خجسته!

    خبخب،خوب هستین شما؟!حرف کیا میزنن!؟چه سوأل وپرسش سختی!

  • Marcis March
    سلااااام.
    مرسی^^
    بازم ممنون
    شما خوب هستین؟
    اگه سوال آسونی بود که خودم جوابشو میدادم-^-

  • 🎼  کالیستا

    نمیفهمم چیشد. نکته ی متن رو نمیگیرم. :(

    2. ولی تو ارزشت بیشتره. منتظر باشه 100 تا 100 تا از در و دیوار وبت برن بالا. :دی

    4. چرا من از این پست هیچی نمیفهمم...:" کیا حرف میزنن؟

    ولی خب قسمت حرف بزنیم رو فهمیدم.XD توی چالش ایگو شرکت میکنی؟*-*

  • Marcis March
    میدونی سعی کردم آدمایی که طرز تفکر نسبتا بدی دارنو با یکی دوتا جمله بیارم در قالب چند تا مرغ؟ که قراره بمیرن و از مرگشون خوشحالن. درواقع ما میدونیم آخر کارای بدمون چیه ولی ادامش میدیم و بهش افتخار میکنیم.
    -افتخار کردن به خودم-^- و تشکرات فراوان
    -مرغا.. مرغ
    بله بله مگه میشه نکنم؟ دست خطمم میبینین
  • Alone Enola -‌‌

    چه عجیب و جالب بود...

    و میدونی چیش جالبش میکرد ؟ این که یاد یه سری سریالا و فیلما افتادم...اینکه اونی که انگار کمتر به درد میخوره نجات پیدا میکنه و بعد میفهمه اونقدر بی عرضه نیست...

    ولی من نمیدونم خودم کدومیم...تو نظری نداری ؟ :>

     

  • Marcis March
    مرسی.
    دقیقا اینکه انگار از بقیه کمتری ولی تهش تویی که میمونی یا میتونی نجاتشون بدی.
    راستش از اونجایی که الان خودمم به چیزایی که نوشتم شک کردم نه اگه خودت پیداش کردی به مام بگو
  • Pari :|~

    اول اینکه، نشون می داد زندگی ممکنه بی ارزش باشه...:"

    ولی نمی دونم بنظر میومدم شما نفر هفتم باشی :"

  • Marcis March
    پری دختر نگاهتو دوست دارم بهت گفته بودم؟ خیلی متفاوته
    شایدم نفر هفتم باشم.. بلاخره هفتم عدد باحالیه^^
  • 🎼  کالیستا

    آهااااان!

    اینکه از مرگشون خوشحالن، یه جورایی رو مخمه. باید بترسن. (یا شایدم دوست دارم بترسن.)

    ^-^

    مرغا همه‌جا هستن حتی شاید منم مرغ باشم. اما دوست ندارم مرغ باشم، تلاش خودمو میکنم که مرغ نباشم!

    یسسسسس. دیدن دست خطا جذاب ترین بخششه. XD

  • Marcis March
    همه باید از مرگشون بترسن.. نترسن هرکی هرکار دلش میخواد میکنه دقیقا میشه همین مرغا
    #مرغ_نباشیم
    حالا نه که خیییلی خوب باشه ها ولی قشنگه گیگیلیه دست خطم دوسش دارم
  • Nobody  -

    :))))

    یه روز مغزتو می‌دزدم.

    + 55 تا شدنت مبارک! ایشالا هزار تایی شدنت رو جشن می‌گیریم. :)))))

    + می‌فهمم! این‌که یه ایده داشتی و یه تیکه‌شو نوشتی که بعدا ادامه بدی ولی دیگه یادت نمی‌آد. تف. خیلی رو مخههه.

  • Marcis March
    چراااا خب خودمو بدزد که بتونی از مغزم استفاده کنییی
    نه حالا اونقدم خوب نمینویسم.. شاید اگه خیلی طولانی بنویسم شدیم دویست تا فوقش
    و بدیش اینه که بیشتر نصف شبا ایده نوشتنم میاد بعد اگه ننویسم فردا صبحش نه یکی دو کلمه رسما هیچیشو یادم نمیادㅠ-ㅠ
  • (• 𝑨!𝒂•)~

    چقدر جالب و عجیب...خیلی باید براش تامل کرد... *-*

  • Marcis March
    دلم میخواست میتونستم بهتر بنویسمش ولی همینم قشنگه
  • Fira ☆

    گاددددد من نهمی ام 

    بهم بگو چه اتفاقی برام میفته ای دانای اعظم 

     

  • Marcis March
    فرزندم تو همونی میشی که شخصیت اصلی رو توی کل داستان راهنمایی میکنی.. همون شبه نقش اصلیایی که دوست داشتنی تر از خود نقش اولن>
  • Nobody  -

    اونم فکر خوبیههه حله پس خودتو میدزدم. :دیی

    صیممم دقیقا! اونم وقتی که تازه خوابت گرفته و باید بخوابی چون فردا باید 6 پاشی. تف.

  • Marcis March
    بیاااا من تو بقچم منتظر نشستممم
    تف به این زندگی واقعا
  • Fira ☆

    اخ هارتم ♡—♡ 

     

  • Marcis March
    ^^
  • H

    خب چهار روز زمان زیادیه ، 

    ولی این که من نگا نکنم بد تره ...

    اوووم قشنگ بود

    ولی تو هیچکدوم نیستی 

    تو... 

    فقط هیچی 

    فقط بدونین که باید بیشتر از من زندگی کنین  🙃😉

  • Marcis March
    تو که نمیدونی چه بر من گذشت
    نه حالا پیدا کن رمز وبلاگتو دیگه اونجوری اگه نیومدی اره بده
    مرسی مرسی
    فحش نمیدهد نمیدهد نمیدهد. امروز خوبی؟
  • nooshi ‌ ‌

    میشه منم یه پست مثل این بزارم و بگپ که ایده‌اش رو از اینجا گرفتم؟>.<

    اما این خیلی جالب بود....

    به‌نظرت من چه‌چیزی در انتظارمه؟

    امیدوارم به علت کهولت سن نمیرم#-#

     

  • Marcis March
    اره اره اشکالی نداره
    مرسی
    نمیدونم راستش ایده خاصی ندارم
  • Lili Chibia

    متن خیلی باحال بود ازش میشه حرف کشید بیرون 

    وبت خیلی خوبه😃(ʘᴗʘ✿)

  • Marcis March
    مرسی مرسی
    واقعا؟ بازم ممنان
  • Lili Chibia

    اهوم اوهوم، (◍•ᴗ•◍) 

  • Marcis March

    تف! این یکی. هنوزم نمیشه فهمیدش.....

    باید مجبووور کنی..

  • Marcis March
    نگو بهم نگو باید جدا براش پست بذارمㅠ-ㅠ
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی