- پست شده در - سه شنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۱، ۰۲:۱۲ ق.ظ
- ۲۱۲ : views
- : Likes
- ۸ : Comments
- : Categories
نتوانستن را ناتوانی نیست
امشب یه سری کلمه اینجا بودن. که خب قاعدتا طبق روالی که با خودم گذاشتم باید میبودن. و خب طبیعتا توی هر پست یه سری کلمه هستن. (واقعا حرفی ندارم..) خلاصه که تعداد پاراگراف ها مشخص بود. کلمه ها همینجوری پشت سر هم نوشته شدن و بعد از سه تا پاراگراف من فهمیدم نمیتونم اینهمه حس بدو توی یه پست بذارم. درسته که پست قبلی هم یکم از اون حالِ بد تو خودش داشت اما اینکه از اول تا آخرش حرفایی باشه که هی مرور میشه یعنی اونا رو قبول دارم و خب خیلی بد بود اینجوری. از طرف دیگه نویسنده ی شما که اینجانب باشم واقعا در تنفر ورزیدن و ناراحت ماندن هیچ استعدادی را دارا نمیباشم. به جاش زود ناراحت میشم ولی خب زودم تموم میشه. برای همین سخت بود پیدا کردن یه عالمه آدم که بتونم بگم هی من اونجا که بخاطر تو فلان اتفاق برام افتاد یا اونجایی که فلان حرفو بهم زدی خیلی ناراحت شدم. (در واقع قصدم از نوشتنشون این بود که بتونم واقعا اینا رو بگم. چون با اینکه جریان تموم میشه ولی تا مدتها اذیتم میکنه و میدونم اگه بگم اذیت شدم تموم میشه و به دلیل و بهونه ای هم نیاز ندارم؛ اما نمیتونم چیزی بگم) برای همین تمام سه تا پاراگراف و آهنگشو پاک کردم و به فردا شب منتقل شد.
ولیییی (تازه رسیدیم به اصلش هوف) از اونجایی که مبارزه با اندام های گسسته ی تحتانی این روزا دوشوار شده و خیلی برام سخت بود که وقتی اینهمه مبارزه کردم اومدم پشت سیستم، دست خالی برگردم؛ تصمیم گرفتم به ساعت و اینکه بلاخره فردا میخوام برم مدرسه و کوییز داریم و هیچی نخوندم و جزوه هام کامل نیست و اینا توجه نکنم و بیام باهاتون حرف بزنم> عجیب هم خودتونین>>>>>
-سوال اول. یه آدم چه کاری انجام بده که ازش بدتون بیاد؟ (بدترین کاری که میتونه انجام بده)
-سوال دوم. چیکار کنه که دیگه ازش بدتون نیاد؟ (سخت ترین راه ممکن برای جبرانش)
-سوال سوم. نمیدونم.. اگه از کسی در حال حاضر بدتون میاد، از کِی بدتون میاد؟ هنوز ازش واااقعا بدتون میاد یا فقط حس بدش مونده؟ یعنی اگه بیاد سلام کنه جوری جوابشو میدین که بفهمه نمیخواین جوابشو بدین؟ اگه آره فکر میکنین تا چند سال میتونین ادامه بدین که از اون طرف بدتون بیاد؟
معلومه خیلی کنجکاوم؟ خییییلیی کنجکاوم.