نوت معرفی | گوشِ شنوایِ آقایِ ماهی | داستان های lefv غنچه شوید
𝖘𝖕𝖗𝖎𝖓𝖌
𝖘𝖕𝖗𝖎𝖓𝖌
The angel who fell from heaven
Marcis March
Marcis March
  • پست شده در - دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۰، ۰۲:۱۵ ق.ظ
  • ۱۵۸ : views
  • ۰ : Comments
  • : Categories

MoMo Again

momo

ادامه پست قبلی (این)

{دیالوگ اول کمی حاوی اسپویل است ولی دومی رو بخوانید}

 

جیجی (جیرولامو)

 

"مومو بگذار نصیحتی بهت بکنم، بدترین چیز در زندگی این است که رویاهایت تبدیل به واقعیت شوند. به هر حال در مورد من که این طوری است.

هرچه خواسته ام به دست آورده ام و دیگر چیزی نمانده که بخواهم آرزویش را بکنم. پیش شماها هم نمی توانم این کار را از نو یاد بگیرم. دیگر از همه چیز خسته شده ام...

تنها کاری که الان از من بر می آید این است که خفقان بگیرم، دیگر داستان تعریف نکنم، لال شوم، تا آخر عمر، یا لااقل تا موقعی که به کل فراموشم کنند و دوباره یک آدم ناشناس و بدبخت شوم.

اما اگر آدم فقیر، امید و آرزویی نداشته باشد، زندگی اش با جهنم فرقی ندارد. برای همین ترجیح می دهم در همین جایی که الان هستم بمانم. گرچه این هم برای خودش جهنمی است، اما لااقل جهنم راحت و مرفهی... ای داد چی دارم میگویم... مطمئنم منظورم را نمیفهمی."

 

و دوباره استاد هورا

 

"اولش ادم زیاد متوجه نمی شود. اما یک روز می بیند که دیگر اصلا حوصله ی هیچ کاری را ندارد. دیگر هیچی برایش جالب نیست. همه چیز به نظرش ملال آور و خسته کننده می آید.

اما این بی حوصلگی چیزی نیست که از بین برود، باقی می ماند و یواش یواش رشد می کند، روز به روز و هفته به هفته شدیدتر و عذاب آورتر می شود. آدم هی کج خلق تر می شود. احساس خلاء و پوچی بیشتری می کند، هی از خودش و جهان اطرافش ناراضی تر می شود.

بعدش یواش یواش حتی این احساس هم از بین می رود و دیگر چیزی را حس نمی کند. کاملا بی تفاوت و خاکستری می شود، تمام دنیا به نظرش بیگانه می آید. فکر می کند کاره ای نیست و مسائل دنیا ربطی به او ندارد. دیگر نه عصبانی میشود نه اندوهگین. خندیدن و گریه کردن را به کلی از یاذ می برد.

در این صورت، قلبش کاملا سرد و بی روح می شودو دیگر هیچ چیز و هیچ کسی را نمی تواند دوست داشته باشد. اگر وضع به اینجا بکشد، بیماری آدم به کلی علاج ناپذیر می شود. دیگر هیچ راه برگشتی برایش وجود نخواهد داشت. آن وقت با چهره ای تهی و خاکستری هی با عجله این ور و آن ور می رود. برای آنکه درست لنگه ی عالی جنابان خاکستری شده است. انگار که اصلا یکی از خود آنها شده باشد. اسم این بیماری، کلافگی مرگ آور است."

 

مومو.بخونیم.

۰ عدد کامنت برای این مطلب ثبت شده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی