- پست شده در - پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۰، ۰۱:۳۰ ق.ظ
- ۱۸۵ : views
- : Likes
- ۱۱ : Comments
- : Categories
دویست روز بعد
_و از اونجایی که دوباره نمیخوام حرفای پست صد روزگی -فقط با آدم های بیشتر- رو بذارم. و البته کمبود وقت برای اجرای اون کار -به پست یک سالگی منتقل شده- تصمیم گرفتم صندلی داغ -نمیشه اینجوریییی- بذارم. شما آزادین هر سوالی بپرسین منم به همه ی همش جواب میدم -درنا ها حسن نیتمو میرسونن- بدون هیچ گونه پیچوندنی -به روی خودش نمی آورد میخواست اول صندلی چوبی بذاره بعد رفت سمت آیینه بال دار الان فقط درنا گذاشته-
_اهم خب قالب چطوره؟ -استاد عوض کردن بحث درس خودش را می افتد-. باورم نمیشه که خودم تونستم عوضش کنم -اصلا جیخ نزدم- و خب آره.. بازم چهل و هفته و همین که رنگش عوض شده و پس زمینش انقد قشنگ روش نشسته پیشرفت بزرگیه. -دوباره برنامه هایش را برای روز های رند آینده مرتب میکند- نمیدونم باید چی بگم جدی.
_مرسی که اومدین و باعث شدین برای پست کردن این چرت و پرتا -از خودم خجالت کشیده و- روشون رمز بذارم. من اگه نظر دائم کسانی رو نمیخواستم یا توی همون ورد ادامه میدادم. یا حداقل تا الان نظر هام بسته بود. پس مرسی که وقتی من حتی انتظار شنیدن چیزای خوب رو ندارم بازهم هستین.
_پستی که قرار بود بنویسمش. نوشتمش ولی یکم مال الان نبود -نیازمند توجهات بیشتری است- خلاصه که آره برنامه های خاصی بود ولی مشکلات کوچیک و بزرگی -از جمله گسستگی- مانع کارم شدن -قابل درکه- کمه ولی باعث میشه من و اینجا رو بهتر بشناسین -پس زدن افکار جاه طلبانه- در ادامه راه و زندگی خود موفق و پیروز باشید. چالجا^^
____________________
-پستی بدون این جزغلیا دیدین از من تاحالا؟
-فکر نمیکنم کسی تاحالا ساعت یک نصف شب پست دویست روزگی گذاشته باشه.
-من اولیشم پس>
-بازم تشکرات فراوان.
-همین الان رمزو برداشتم.. شاید برای پستای بهتری استفاده شد.
-واقعا شب بخیر.